یار سخن

آرشیو منبرهای من

یار سخن

آرشیو منبرهای من

خداوند توفیق داده است تا در عرصه مختلف تبلیغی و منبری فعالیت داشته باشم. یکی از کارهای دشوار مکتوب کردن و بایگانی منبر ها می باشد تا بتوان در زمان های مختلف به آن ها مراجعه کرد و مجدد استفاده کرد.
الحمدلله تجربه خوبی در عرصه فضای مجازی پیدا کرده ام که بهترین مکان را برای بایگانی کردن منبر های خودم اینجا دیدم تا هم دسترسی راحت تری برای خودم داشته باشد و هم دوستان طلبه و روحانی دیگر بتوانند از این محتوا ها استفاده کنند.
هر منبر در برگه هایی کوچک نیز تعبیه شده است تا زمینه استفاده راحت تر را در منبر فراهم کند، فقط باید زحمت پیرینت را بکشید.
شما هم محتوای منبری دارید می توانید در این امر مشارکت کنید تا آرشیوی کامل تر داشته باشیم.
تعداد بازدید از سایت ملاک مفید بودن یا نبودن آن نیست!
یاحق

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

بخشی از مطالب منبر

این شعر در ابتدای صحبت ها اجرا می گردد و یک بیت را سخنران و بیت دیگر (بگو بگو) را دانش آموزان می گویند.


می خوام برم پیش خدا، تا بخونم نماز و دعا

بسم الله بگم یا که نگم؟

« بگــو بگــو بگــو بگــــــــو»

می خوام کنم من بازی، با بچه ها هم شادی

بسم الله بگم یا که نگم؟

« بگــو بگــو بگــو بگــــــــو»

می خوام که قرآن بخونم، سوره ی فرقان بخونم

بسم الله بگم یا که نگم؟

«بگــو بگــو بگــو بگــــــــو»

می خوام بپوشم لباس، تا که برم من کلاس

بسم الله بگم یا که نگم؟

« بگــو بگــو بگــو بگــــــــو »

می خوام بخورم غذا، تا نخورم من دوا

بسم الله بگم یا که نگم؟

«بگــو بگــو بگــو بگــــــــو»

می خوام برم بخوابم، خواب های خوب خوب ببینم

بسم الله بگم یا که نگم؟

«بگــو بگــو بگــو بگــــــــو»


دریافت فایل Word

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۲۹
سید محمد طاهر جزایری

بخشی از مطالب منبر

الان  اگه تو خیابون ،جایی دعوا بشه،درگیر بشن،اول چیزی که توجه تو رو جلب می کنه، ببین از طرفین دعوا زن و بچه باهاش هستن یا نیستن،بعد می ری به طرف مقابل می گی حیا کن،
زن و بچه باهاشن. دوم اگه دم در خونه دعوا بشه،زنها بیان بیرون،مردا می گن برید تو ،مردونه است،بیرون نیایید،حالا این مثال و بیا در ابعادغیر قابل قیاس،بزرگش کن،ناموس خدا
،کمر بند علی و رو گرفت،یه طرف چهل نفر،هفتاد نفر،نمی دونم ،می کشیدند، یه طرفم فاطمه می کشید،همه زور علی به فاطمه است، پیغمبرم شب اول زندگی شون فرمود: علی جان فاطمه رو داری دیگه جوشن نمی خوای،کسی دیگه طرفت نمی آد
،یه طرف فاطمه کشید یه طرف دشمن،یه یاعلی گفت:کمربند مولارو،علی،همچین کشید همه رو زمین ریختند،نانجیب صدا زد چرا دستشو کوتاه نمی کنی،خیلی واسه شون کسر شأن بود ،یهو یه زن همه شونو بزنه،یهو همه مولا رو رها کردند،
فضه داره با ناله هاش، آتیش به قلبم می زنه
هر کی با هرچی دستشه، مادر مارو می زنه
همه داشتن تماشا می کردند،مولا رو بردند،فاطمه دنبالش می دوید،ای روزگار،
یه جام سراغ دارم،ارباب منو شما،می رفت ،زینب دنبالش می دوید،
به دنبالت تا میدان دویدم من
کمی آهسته تر که بریدم من
خانم مولا رو به خونه آورد،اما توی کربلا دیدن یه زنی داره از طرف قتلگاه می آد،هی ناله می زنه،حسینم را کشتند، حسینم را کشتند
 
الا لعنت الله علی القوم الظالمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۰
سید محمد طاهر جزایری